کم کم جو خاصی در عالم وبلاگ نویسی یزد حکم فرما می شود. اول یک وبلاگ نویس گم می شود. دوم یک وبلاگ نویس خبرنگار می شود و سوم یک وبلاگ نویس به نشانه اعتراض از عالم وبلاگ نویسی خداحافظی می کند.

کم کم فضا بدجوی یه جوری می شود . معلوم نیست عاقبت کار به کدان ترکستان رهنمون می شود . اینکه مدیر کل ارشاد یزد با یک وبلاگ نویس مصاحبه کند فی النفس امری زیبا و پسندیده است چراکه به هویت وبلاگ. اصالت می دهد و و در حقیقت وبلاگ در یزد یک رسانه می شود . اما نکته بر سر مصاحبه کننده وسوالات اوست ( که فی الحال مجال گفتش نیست) اما خالی کردن میدان به نشانه اعتراض در شرایط اینچینینی و در واکنش به کنش اقای شوق الشعرا مثل عمل دو زندانی ( توفان و ایساتیس ) است که در زندان به خاطر دعواهای رسمیت یافته! و جدال موازی بر سیاست های زندان بان. اولی ظرف غذا را به دفتر زندان بان می برد و دومی ظرف غذایش را می شکند . مسلما گم شدن ظرف غذا در شرایط فعلی زندان جز به دام گشنگی افتادن فایده دیگری ندارد...

وبلاك روزنوشت مهدي زمانزاده

يزدفردا 

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا